امروز :1403-09-01

6 حقیقتِ روان‌شناسی درمورد جواهرات که نمی‌دانید!

جواهرات، زیورآلات و بدلیجات با استفاده از الماس و سنگ‌های گران‌بها، نماد و سمبل ثروت، قدرت و ماه تولد هستند.

تاکنون به روان‌شناسی جواهرات فکر کرده‌اید؟ خیلی از مردم، خانم‌ها و آقایان، به روش و طبع خود، علاقه به جواهرات دارند و از آن‌ها استفاده می کنن. اما حقیقتاً دلایل روانی شیفتگی نژاد بشر به استفاده از جواهرات چیست؟ اگر از جواهرات استفاده نمی‌کردیم تفاوتی هم می‌‌کرد؟

بله؛ ما در بولوز معتقدیم که استفاده از جواهرات، زیورآلات و بدلیجات تأثیر و نقش مهمی در آراستن ظاهر ما و هویت‌بخشی به استایل‌مان دارد، اما واقعا دلیل روان‌شناختی و معنای اصلی پوشیدن جواهرات چیست؟

>>> اثرات روانی جواهرات

از منظر مردم‌شناسی، استفاده از جواهرات و طلا به‌عنوان لوازم جانبی به هزاره‌ها قبل بازمی‌گردد، به‌ویژه در فرهنگ‌های باستانی از جمله بین‌النهرین و مصر می‌توان رد پای این وسیله را به‌خوبی ردیابی کرد. از همان دوران، استفاده از جواهرات بخشی از هویت تمدن بشری شد و ادامه پیدا کرد تا همین امروز.

در طول قرن‌ها، آراستن بدن با جواهرات بسیار سازگار با مکان، زمان و بستر استفاده از آن‌ها بود؛ از طرفی دیگر، جواهرات، دربرگیرنده‌ی جنبه‌های مختلفی از جمله فرهنگ و موقیت جغرافیایی، جنسیت و طبقه‌ی اجتماعی می‌شود.

تبتی‌ها و آزتک‌ها دو مثال از بزرگترین قوم‌هایی هستند که بسیار به جواهرات و زیورآلات اهمیت می‌دادند و نقش مهمی در آراستن ظاهر این اقوام داشت. همین امر موجب می‌شد این مردم مدل‌های متنوعی از اکسسوری‌ها را داشته باشند؛ طراحی‌هایی که در قرن کنونی نیز از آن‌ها استفاده و یا الهام گرفته می‌شود.

گوشواره‌ای که از جمله جواهرات، بدلیجات و زیورآلات قدیمی و عتیقه است. روان‌شناسی جواهرات این گوشواره به حس تعلق به تاریخ برمی‌گردد.

الماس، محبوب و قیمتی؛ جواهری که هنوزم که هنوزه متخصصان و طراحان از زیبایی، کمیابی و ارزشش حرف می زنن، بهترین مثال برای بیان این موضوع هست که وقتی حرف از جواهرات و زیورآلات می زنیم بحث برتری و تقدم چیزی به چیز دیگه میاد وسط. علاوه بر الماس ما سنگ های قیمتی رو داریم که به عنوان شاخص و معیاری برای ارزشمندی و برتری توی جواهرات ازشون استفاده می شه و گزینه هایی برای تزیین زیورآلات هستن که برای افزایش برتری و ارزش ازشون بهره گرفته می شه.

این موضوعات و جزئیات درمورد جواهرات و اینکه قرن هاست نسل بشر برای آراستن و شخصیت بخشیدن به ظاهرش داره ازشون استفاده می کنه این سوال مهم رو ایجاد می کنه واقعا چرا ما نیاز یا تمایل به استفاده از این لوازم جانبی برای آراستن ظاهرمون داریم؛ سؤالی که بولوز با این مقاله در پی پاسخ دادن بهش هست.

اثرات روانی جواهرات، بدلیجات و زیورآلات بسیار زیاد است.  گردنبند، دستبند، انگشتر و گوشواره های خاص با استفاده از الماس، شکل و نماد و همچنین سنگ‌های قیمتی دارای پیام‌های شناختی هستند

 1) هرم مازلو و نیازهای اجتماعی

برای درک بهتر اینکه چرا ما نیاز به پوشیدن و هدیه دادن جواهرات به یکدیگر داریم، مهم هست که یه نگاهی بندازیم به هرم سلسه مراتبی مازلو که درمورد مراتب نیازهای انسان صحبت می کنه. این هرم نیازهای انسان رو به پنج مرتبه اصلی و مهم تقسیم می کنه؛ کف هرم بیانگر نیازهای پایه ای برای بقا و هرچی بالاتر می ریم به نیازهای والاتر انسانی می رسیم  که به ترتیب از پایین به بالا شامل این پنج طبقه می شه: نیازهای فیزیولوژیک، ایمنی، تعلق، عشق، عزت و شکوفایی.

با درنظر گرفتن این مرتبه‌بندی هرمی، جواهرات جایی بین نیازهای اجتماعی و نیاز به‌ احترام قرار می‌گیرد. مقصود از نیازهای اجتماعی، نیاز به تعلق داشتن به یک گروه و انواع دیگر روابط است، در حالی که نیاز به عزت نفس به اینکه ما دوست داریم چطور شناخته شویم مرتبط است، به اینکه موقعیت خود را چگونه می‌خواهیم جلوه دهیم.

با این تعریف درمی‌یابیم که جواهرات یک نیاز میانی محسوب می‌شود و نه یک نیاز ضروری فیزیولوژیکی که با بقای ما سر و کار داشته باشد. برای مثال شما هرگز نمی‌توانید نیاز به جواهرات را با نیاز به غذا، آب، مسکن و امنیت مقایسه کنید، شما بدون جواهرات یقینا نخواهید مرد. از طرفی، نمی‌تواند با نیازی والا مثل خودشکوفایی در رأس هرم مازلو هم در یک کفه‌ی ترازو قرار گیرد؛ ما با استفاده از زیورآلات به بهترین ورژن از خودمان نخواهیم رسید.

بر اساس هرم مازلو و نیازهای اجتماعی، جواهرات و زیورآلات و بدلیجات می‌توانند نشانگر جان‌گرایی یا آنیمیسم باشند. تاج پادشاهان بر اساس جان‌گرایی دارای روح و شخصیت هستند.

جواهرات بیشتر توصیف‌گر شخصیت شما هستن؛ چیزی که می‌توان ما با آن قابل شناسایی می‌شویم، مثلا استفاده از سنگ ماه تولد به‌عنوان مدال گردنبندمان. وقتی صحبت از جواهرات می‌شود، درمی‌یابیم که انسان‌ها به این مقوله رویکرد جان‌گرایی (Animism) دارند؛ این به چه معنی‌ست؟ جان‌گرایی یا آنیمیسم به این معنی‌ست که اعتقاد داشته باشیم پدیده‌ها و اشیای طبیعی در جهان، دارای روح هستند. پس با این تعریف، حسی که ما به فیروزه‌ی روی انگشترمون داریم اینه که این سنگ دارای روح و شخصیت هست، برعکس یه مداد که برامون فقط یه مداده ولاغیر.

یکم بیشتر بگیم؟ برای نمونه درمورد «سنگ ماه تولد» ما برای هر سنگ شخصیت و صفاتی قائل هستیم که همین به نقطه جدیدی از خودشناسی و نمایش اون به جامعه اطرافمون تبدیل شده مثلا: آمیتیسیت نماد متنانت هست در حالی که یاقوت سرخ نماد شور و اشتیاق. این شکل از باور و اعتقاد که با سنگ ها مرتبط هست نشون میده زمانی که ما از یه سنگ نمادین توی جواهراتمون استفاده می کنیم تمایل داریم ویژگی های مرتبط با اون سنگ رو حس کنیم و این حس رو به دیگران هم ممنتقل کنیم.

بر اساس هرم مازلو و نیازهای اجتماعی، جواهرات و زیورآلات و بدلیجات می‌توانند نشانگر خودشکوفایی باشند. جواهراتی که در عکس الماس دارند نشان ثروت و اشرافیت هستند.

2) وضعیت اجتماعی

مورد بعدی استفاده از جواهرات برای اظهار مقام و ثروت هست. از همون دوران باستان، پادشاهان و ملکه ها، فرعون و امپراتور و خانواده های سلطنتی، همگی از بهترین و گرون ترین جواهرات برای بیان جایگاه، منزلت و ثروتشون استفاده می کردن. در اون زمان ها بهره گیری از این زیورآلات قیمتی خیلی رایج بود، خصوصا درمورد قشر بالادست که نگرانی برای غذا و سایر نیازهای فیزیولوژیک نداشتن استاندارد و کیفیت زندگی توی چیزهای دیگه ای مثل جواهرات تعریف می شد و تبدیل به نمادی برای موفقیت و ثروت شده بود.

اما آیا واقعا به همین دلیل هست که ما نسبت به جواهرات کشش داریم؟ توی زمانه ای که ما زندگی می کنیم جواهرات مقرون به صرفه و کم قیمتی هم وجود داره که ما ازشون به «بدلیجات» یاد می کنیم و خیلی از مردم از این دسته زیورآلات برای آراستن ظاهرشون استفاده می کنن و حتی بعضی ها این مدل ها رو به انواع گرون قیمت تر ترجیح می دن. پس درسته که استفاده از جواهرات می تونه نماینگر موقعیت اجتماعی ما باشه اما این تنها دلیلی نیست که ما ازشون استفاده می کنیم، باید دلیلی فراتر از این ها وجود داشته باشه!

جواهرات، بدلیجات و زیورآلات نشانگر وضعیت اجتماعی و مقام و ثروت هستند. جواهرات لوکس و لاکچری و گران قیمت به موقعیت اجتماعی شخص بازمی‌گردد.

 3) ارزش ذاتی

ما «تمایلی ذاتی» به فلزات و سنگ‌های زیبا داریم؛ انسان‌شناسان معتقدند تنها دلیلی که موجب می‌شود چیزی در سطح جهانی مورد طمع قرار گیرد، به اینکه آن کالا دارای ارزش ذاتی باشد، مرتبط است.

همین امر باعث می‌شود که ما حداقل “احتمال” بدهیم که چنین تمایلی می‌تواند ذاتاً در ما وجود داشته باشد.

اینجا، وقتی صحبت از زیورآلات می‌کنیم، مقصودمان جواهراتِ طبیعیِ زیباست که به‌عنوان نمادی از زیبایی طبیعت استفاده می‌شوند. اما داستان به اینجا ختم نمی شه، شاید ما از این مضامین طبیعی استفاده می کنیم تا به چیزی «متفاوت» یا »عمیق»تر نیاز داریم و به دنبالش می گردیم؛ چیزی که در زیباترین حالت خودش به راحتی و مستقل از دخالت و حکومت انسان خلق شده.

جواهرات، بدلیجات و زیورآلات دارای ارزش ذاتی هستند مانند سنگ ماه تولد.

 4) دوست‌یابی و جفت‌گیری

علاوه بر موارد بالا، روان‌شناسان و انسان‌شناسان، نیاز به جواهرات و نقش آن‌ها را در خلق دنیایی موثر می‌دانند که در آن امکان پیدا کردن دوست و جفت فراهم می‌شود. در این مکتب فکری، جواهرات مترادف با شکوه نفس‌گیر طاووسی‌ست که پرهای رنگارنگ‌اش حکم جواهرات را برای انسان دارد. از اونجایی که انسان فاقد چیزی مثل پر طاووس یا امثال اونه، این سنگ و فلزات گران‌بها به او کمک می کنند که مجلل، درخشان و پرشکوه جلوه کند.

برای مثال، گوشواره‌ها توجه را به سمت لاله‌ی گوش جلب می‌کنند، پیرسینگ ناف توجه را به سمت ناف و پلاک گردنبند نوری بر سینه‌ی شما می‌تاباند. از سمتی دیگر، ما حلقه‌ی ازدواج را داریم که به‌عنوان هشداری برای یک غریبه‌ی عاشق عمل می‌کند و نشانگر تعهد شما به فرد دیگری‌ست.

اگر با این دیدگاه پیش بریم، ما از جواهرات استفاده می کنیم تا گفتاری متقاعدکننده اما خاموش با دیگران درمورد تمایل به ارتباط یا عدم ارتباط داشته باشیم. این یه کنش اجتماعی و همرا با اهداف اجتماعی محسوب می شه و مصداقی خوبی هست که ما مجدد تاکید کنیم آراستن فرد با جواهرات، نیازی هست که در هرم مازلو جای می گیره.

یکی از اهداف مهم جواهرات، زیورآلات و بدلیجات دوست‌یابی و جفت‌گیری و ازدواج است. حلقه ازدواج و حلقه نامزدی یکی از این جواهرات است که در آن الماس به کار می رود.

5) دلایل مفهومی و متافیزیکی

باز هم از حلقه‌ی ازدواج مثال می‌زنیم، فلز ساده‌ای که نماد تعهد و اتحاد بین دو نفر است؛ استفاده از این حلقه دلیلی مفهومی و معنوی دارد و بیانگر عشق، ازدواج، ابدیت و وفاداری‌ست. نمونه‌های دیگر از این جنس را می‌توان در زیورآلاتی که بودایی‌ها و هندوها استفاده می‌کنند و یا حتی انگشترهای عقیق که در فرهنگ ایرانی داریم و استفاده از آن‌ها دلایل مفهومی و متافیزیکی در راستای بندگی و اشاره به تقدس و ارتباط با یه «وجود الهی» دارد.

پشت طراحی جواهرات، بدلیجات و زیورآلات دلایل مفهومی و متافیزیکی وجود دارد. گردنبند بودایی از جمله این جواهرات است.

6) نمادگرایی چندوجهی

در نهایت جواهرات، بدلیجات و زیورآلات این قابلیت دارند که چند پیام را در قالب نمادگرایی به بیننده منتقل کنند. مفاهیمی مثل جنسیت، ماه یا سال تولد، زوجیت، تمکّن، درجه و نشان رزمی و نظامی، سوگ و خیلی موارد دیگر که در یک قطعه جمع می‌شوند و خلاصه‌ای از باورها، موفقیت‌ها، موقعیت‌ها و امثالهم را به کسانی که ناظر ما هستند منتقل می‌کنند و به‌زبانی خاموش اما گویا از شخصیت ما تبدیل می‌شوند.

جواهرات، زیوآلات و بدلیجات سمبل و نماد مفاهیم مذهبی و دینی، موقعیت اجتماعی، ماه تولد و زوجیت هستند.
اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *