از صبح که اومده بود سرکار، بوی مهمونی میداد. لاک ناخن صورتی شیکش با صندل سفید، بوی ادکلن و شومیز ساتنش حسابی آدمو میبرد به یه مهمونی خنک وسط تابستون. اما توی استایلی که زده بود، یه چیزیش انگار کم بود. کیفش یه جوری بود! نمیخورد به تیپ اسپرت تابستونیش.
گفتم تعارف رو بذارم کنار و بهش بگم که کیفت اصلا به این استایلت نمیاد. یهو تا داشتم میرفتم سمتش دیدم بند کیف رو جمع کرد و گذاشت تو کیفش و یهو کیف دوشی گنده به یه کیف دستی مینیمال تبدیل شد. همونجا بود که گفتم حتما اون بهتر از من میدونه چی بپوشه و رفتم نشستم سرجام.