میشه برای همیشه آدم حالش خوب باشه و به بقیه حس خوب بده؟ نمیدونم شدنیه یا نه! اما وقتی وسط کلی حسهای غریب گیر میکنم و میخوام از بین اونا خودمو نجات بدم یه چندتا راه میاد سراغم. میدونی یه وقتایی نجات یعنی غرق شدن و منم از شما که پنهون نیست خیلی وقتا دل به دل حال بد میدم اما ازونجایی که حال بد رو بدی آستر هم میخواد یه جوری چمبره میزنه رو قلبت که با خودت میگی وقتشه ازش راحت بشم. پس دیگه دستم اومده وقتی حسهای بد میان سراغم دل به دلشون ندم چون ته نداره. اما یه راههای خوبی پیدا کردم که میتونم حس خوب رو جایگزین حال و احوال غریبم کنم. مثلا بعد از کار قدم میزنم و آدمها رو نگاه میکنم و توی ذهنم ازشون داستان میسازم. یه کار دیگه هم اول صبحها انجام میدم لباس قشنگ و تروتمیزمو میپوشم و ادکلن تو بی گود وایبز رو میزنم تا حس خوبم دوچندان بشه.